الانی که دارم این پست رو مینویسم حدود 8 سال از زندگی مشترکمون میگذره - منم و سمانه جان و دو تا پسر گل منگولی اولی کمیل 4 سالشه و دومی حسین 2 ساله این روزها سمانه خیلی بیتابی میکنه از من یه قول بی شاخ و دم توی ذهنش ساخته میشینه و دنیای خودش رو با دنیای من مقایسه میکنه از علاقه هامون گرفته تا زندگی خانواده هامون هر روز یک بهونه برای قهر کردن داره علتش رو نمیدونم ولی میتونم درک کنم بعد از کلی بحث توی ماشین - حرف آخر رو زدم بهش گفتم که از این به بعد دیگه کلمه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مهدویت دلنوشته های من آژانس مسافرتی نقطه پرواز Sobiaction نماي کرتين وال آرش موزیک حق و صبر نادر سبحانی معاون اجرایی دبیرستان ... داستان